معنی مخمر، (مج.) خمیرمایه، خمیرترش، تخمیرشدن, معنی مخمر، (مجپ) خمیرمایه، خمیرترش، تخمیرشدن, معنی kokc، (k[,) okdckاdi، okdcتca، تokdcabj, معنی اصطلاح مخمر، (مج.) خمیرمایه، خمیرترش، تخمیرشدن, معادل مخمر، (مج.) خمیرمایه، خمیرترش، تخمیرشدن, مخمر، (مج.) خمیرمایه، خمیرترش، تخمیرشدن چی میشه؟, مخمر، (مج.) خمیرمایه، خمیرترش، تخمیرشدن یعنی چی؟, مخمر، (مج.) خمیرمایه، خمیرترش، تخمیرشدن synonym, مخمر، (مج.) خمیرمایه، خمیرترش، تخمیرشدن definition,